سه قرن بعد از مرگ اسکندر،آخرین دوره ی مهم قدرت یونانیان بود که آن را عصر یونانی مآبی یا هلنی می نامند. دوره ای که یونان برای آخرین بار به عنوان ابرقدرت مستقل و پیشرو تمدن غرب درخشید و سرانجام از صحنه محو شد.
به دنبال مرگ اسکندر ، سردارانش برای به دست آوردن تاج و تخت به جان هم افتادند. برای چند دهه قلمرو وسیع اسکندر ، عرصه ی تاخت و تاز لشکرهایی بود که به دنبال ثروت و قدرت بودند. گرچه اسکندر پسر خردسال و برادرش را به جای گذاشت، اما هردوی آنها در هرج و مرجِ پس از مرگ اسکندر ، کشته شدند. سپس بزرگترین سرداران اسکندر جنگی خونین را با یکدیگر آغاز کردند که عبارت بودند از : آنتیپاتر ، کراتاروس ، آنتیگونوس ، پردیکاس ، سلوکوس ، ائوِمِنس و بطلمیوس.
این درگیری های خونین به جنگهای دیادوخی (323-281 ق.م.) معروف شد. سرانجام پس از سالها نبرد ، سه تن از سرداران اسکندر قلمرو او را میان خویش تقسیم کردند: بطلمیوس سلسله ی بطالسه را در مصر تاسیس کرد و به خود لقب فرعون داد.
سلوکوس بیش ترین قلمرو را از آن خود کرد که شامل ایران ، آسیای صغیر (ترکیه) و سوریه و عراق بود. سلوکوس در این سرزمین ها، سلسله ی سلوکیه را برپا نمود.همچنین سیستم پولیس های یونانی را در سرزمین هایش به اجرا درآورد.
در مقدونیه و یونان نیز قدرت به آنتیگونوس و جانشینان رسید که تحت عنوان پادشاهی مقدونی بر آن فرمان راندند.
نقشه ی قلمرو اسکندر پس از مرگش ؛ قابل توجه است که این نقشه متعلق به اواسط جنگهای دیادوخی است. زیرا بعدها آنتیگونوس (بنفش) یونان و مقدونیه را گرفت و آسیای صغیر و شام را به سلوکوس واگذار کرد.
این پادشاهی ها برای ادامه ی حیات خود دچار مشکل شدند ؛ ابتدا، پارت ها که گروهی از سوارانِ ماهر ایرانی بودند ، از سلوکیه مستقل شدند.
در پادشاهی مقدونی نیز اوضاع چندان خوب نبود. در سال 280 ق.م. گُل ها ، قومی نیمه متمدن در اروپای مرکزی و فرانسه کنونی ، به یونان حمله ور شدند. گُل ها با وحشی گری کامل یونان را به خاک و خون کشیدند و هرآن چه از زیبایی و شکوهش مانده بود گرفتند.
اینک آتن دیگر قدرت بازرگانی مدیترانه نبود و اعتبارش را به انطاکیه (در شام) و اسکندریه مصر واگذاشته بود.آتن اکنون شهری بی نظم و کثیف بود که هرروز عده ای آن را ترک می کردند اما اسکندریه با یک میلیون نفر جمعیت ، مرکز فرهنگی، علمی و تجاری بود. انطاکیه نیز با 600 هزار تن جمعیت به همان اندازه باعظمت بود.
پیشرفت علم نیز مشهود بود. آریستارخوس ساموسی ، ستاره شناس برجسته یونانی ، ثابت کرد که زمین کروی است.ارشمیدس در قرن سوم پیش از میلاد در سیراکوز سیسیل،اصل خاصیت شناوری را کشف کرد. همچنین او مقدار عدد پی (14/3) را اندازه گرفت.
ارشمیدس برجسته ترین ریاضیدان و دانشمند عصر یونانی مآبی بود.
در اسکندریه دانشگاهی به نام موزه تحت حمایت مالی بطالسه به وجود آمد. دانشمندان مختلف از همه جا به این مکان می آمدند و با یکدیگر مباحثه ی علمی می کردند. کتابخانه ی بزرگ این دانشگاه دارای 700 هزار جلد کتاب بود که متاسفانه در اواخر عصر امپراتوری روم سوخت و از بین رفت.
در این زمان ، قدرت یونان در حال فروپاشی بود. از قرن سوم پیش از میلاد ، رومی ها در ایتالیا فتح سرزمین های حاشیه دریای مدیترانه را آغاز کردند. در سال 146 ق.م. پس از جنگی خونین در مقدونیه ، پادشاهی مقدونی سقوط کرد. سلوکیان مقاومت بیش تری کردند ولی در 64 ق.م. مطیع روم شدند. آخرین حکومت باقی مانده ،یعنی بطالسه، در سال 31 ق.م. و بعد از نبرد دریایی آکتیوم سقوط کرد و آخرین فرعون بطالسه ، کلئوپاترا ، خودکشی کرد.
با پیروزی روم بر بطالسه ، عصری مهم در تاریخ جهان به پایان رسید. یونان باستان که به مدت دو هزار سال ، رهبر تمدن اروپایی بود ، به تاریخ پیوست.
لطفاً دیدگاه های ارزشمند خود را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.
موفق باشید.