در همان زمان که یونانیان درحال توسعه ی تمدن خود بودند،امپراتوری باشکوه هخامنشی در آسیا سربرآورد. موسس این امپراتوری ، کوروش کبیر ، پس از غلبه بر ماد ، لیدی و بابل بزرگترین امپراتوری تاریخ را تا آن زمان به وجود آورد. وی در 546 ق.م. شهرهای ایونی ، در امتداد سواحل آسیای صغیر را تسخیر کرد و سرحدات امپراتوری هخامنشی را به یونان رسانید.

یونانی ها از این موضوع به وحشت افتاده و تصمیم گرفتند به مقابله برخیزند.در سال 521 ق.م. داریوش اول شاه ایران شد. او تصمیم گرفت اروپا را تسخیر کند و به همین دلیل ، یونانیان را مانعی بزرگ بر سر راهش می دید. داریوش در 512 ق.م. به فرستادن سپاهیانش به تراکیه ، منطقه ای در یونان شمالی، و تسخیر آن مرحله ی اول فتح اروپا را اجرا کرد.

13 سال بعد ، حادثه ای اتفاق افتاد که عزم داریوش را برای حمله به یونان بیشتر کرد. در آن زمان شهرهای ایونی به تحریک یونان و رهبری شهر میلتوس سر به شورش برداشته و فرمانروایان ایرانی خود را کشتند و سپس سارد ، پایتخت لیدی قدیم ، را به آتش کشیدند.

وقتی داریوش مطلع شد که دولت-شهرهای آتن و ارتریا به شورشیان یاری می رسانند، بی رحمانه شورش ایونی ها را سرکوب کرد و شهر میلتوس را ویران کرد تا خط قرمز را برای یونان مشخص کند.

تا سال 492 ق.م. شورش فرونشست و داریوش با فرستادن ناوگانی به فرماندهی ماردونیوس ، داماد و برادرزاده اش ، به اژه تصمیم به تنبیه آتن و ارتریا گرفت.

داریوش اول از نگاه نقاشی یونانی

داریوش اول از نگاه نقاشی یونانی

گرچه این ناوگان ، در اثر توفانی شدید، در سواحل تراکیه منهدم شد و هیچ وقت به قصد نرسید. دو سال بعد داریوش ، ارتشی 60 هزار نفری را به فرماندهی داتیس به یونان فرستاد.

این سپاه عظیم، ارتریا را ویران کرد و به ماراتون ، در 26 مایلی شمال غربی آتن ، رفت. خبر این تهاجم موجی از ترس و نگرانی را بین یونانی ها افکند. آتن از اسپارت ، رقیب قدیمی اش ، کمک خواست اما اسپارتی ها که درگیر عید مذهبی خود بودند ، این درخواست را رد کردند.

آتن مجبور شد که تنهایی وارد جنگ شود. نه هزار سرباز آتنی با یاری هزار سرباز از پلاته، متحد آتن ، به دشت ماراتون رفتند. یونانی ها روز بعد با فالانکس (آرایش نظامی) خاص خود به ارتش ایران حمله کردند. صفوف اول ارتش داریوش با حمله ی نخست فرو ریخت. به دنبال آن ، پس از چندین ساعت نبرد ، ارتش ایران شروع به عقب نشینی کرد. در حالی که یونانیان 192 نفر تلفات داده بودند ، 6400 جسد ایرانی در میدان نبرد باقی مانده بود. (امروزه در بین بسیاری از مورخان، این جنگ و تلفات اعلام شده ، شک برانگیز هستند ؛ به دو دلیل :

اولاً دشت ماراتن کوچک است و نمی تواند آن همه سرباز را در خود جای دهد.

ثانیاً امکان ندارد تلفات یونانی ها تا این حد ، کم بوده باشد.

فالانکس یونانی ها در نبرد ماراتون

فالانکس یونانی ها در نبرد ماراتون

پس از پیروزی یونانیان ، میلتیادس ، سردار سپاه یونان شخصی به نام فیدیپیدس را برای فرستادن خبر پیروزی به آتن فرستاد. این دونده 26 مایل (42 کیلومتر) را در ظرف چند ساعت پیمود و هنگامی که به شهر رسید ، از فرط خستگی جان سپرد. امروزه مسابقات دو ماراتن را به احترام او برگزار می کنند.

آتن پس از این پیروزی وجهه زیادی کسب کرد و ثروت و رونق آن افزایش یافت. طرح های ساختمانی جدیدی نیز در آتن شروع شد که نمونه ی آن ، معبد پارتنون می باشد. سپس آتنی ها دموکراسی خود را توسعه دادند.

داریوش پس از شکست در ماراتون اقدام به آماده کردن سپاهی دیگر برای حمله به یونان نمود اما در 485 ق.م. درگذشت. پس او ، خشایارشا ، ارتشی 200 هزارنفری را روانه ی یونان کرد تا با تسخیر یونان،برنامه ی فتح اروپا را ادامه دهد.  این بزرگترین ارتشی بود که دنیا تا آن زمان به خود دیده بود.

ایرانیان با عبور از تراکیه و تسالی،به گردنه ترموپیل رسیدند.سپاهی یونانی از پولیس های آرکادی ، مانتینه ، کورین، تسپیا و فوسیس از گذرگاه ترموپیل محافظت می کردند که لئونیداس ، پادشاه اسپارت و 300 سرباز ورزیده ی اسپارتی فرماندهی آنان را بر عهده داشتند.

در نبردی که از پی آن درگرفت ،نیروهای یونانی در وضعیت بدی قرار گرفتند. لئونیداس به بخش عمده ارتش یونان دستور عقب نشینی داد. اما خودش و 300 سرباز اسپارتی در  میدان نبرد ماندند و عاقبت توسط ایرانیان محاصره شده و همگی آنها کشته شدند.

سپس خشایارشا نیروهایش را به جنوب حرکت داد و به آتن خالی از سکنه حمله کرد. وی در آن شهر ،پارتنون و آکروپولیس را آتش زد.در همان زمان ،نیروهای یونانی در تنگه سالامیس سرگرم تهیه کشتی برای مقابله با ناوگان عظیم ایران بودند. خشایارشا نیز ارتش خود را به سوی سالامیس فرستاد تا نیروهای یونانی را از بین ببرند.

اما در همین نقطه بود که پیروزی بزرگی نصیب یونان شد. کشتی های یونانی که کوچکتر بودند ، قابلیت مانور بیش تری داشتند توانستند بر ناوگان ایران پیروز شوند ؛ خصوصاً ، در تنگه سالامیس که امکان هیچ گونه مانور و حرکتی برای کشتی های ایرانی وجود نداشت.

نبرد سالامیس

نبرد دریایی سالامیس

خشایارشا پس از این شکست به ایران بازگشت ولی 150 هزار سرباز به فرماندهی ماردونیوس را برای ادامه جنگ در یونان گذاشت. در اوت 479 ق.م. صدهزار یونانی ، که بزرگترین سپاه متحد پولیس ها تا آن زمان بود ، در نزدیکی پلاته با ایرانیان برخورد کردند. ارتش ایران در این نبرد شکست خورد و ماردونیوس هم کشته شد.

همان روز ناوگان خشایارشا در ایونی متحمل شکست دیگری شد و این ناحیه نیز به قلمرو یونان بازگشت. پس از این پیروزی بزرگ ، غرور ملی یونانی ها ، افزایش یافت و عصر تازه ای در تاریخ یونان باستان آغاز گشت. همچنین ایرانیان را از تسخیر اروپا بازداشت و باعث تداوم تمدن غرب شد.

لطفا دیدگاه های ارزشمند خود را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.

موفق باشید.