خانواده ها ، قبایل و قلمرو

در ابتدا بومیان آمریکا به کار کوچ نشینی اشتغال داشتند ولی مدتی بعد استفاده از گیاهان را نیز در روند زندگی خویش وارد کردند. در هر خانواده ی سرخ پوست ، افراد وظایفی را بر عهده داشتند و همگی برای بهبود زندگی جمعی تلاش می کردند.

با گذشت زمان، پیوستن خانواده ها به یکدیگر سبب ایجاد قبایل گردید. از آنجا که هر قبیله دارای لهجه و گویش های گوناگون بود ، این موضوع به تدریج باعث تشکیل زبان های متنوعی در آمریکا گردید ؛ به طوری که ، هنگام ورود اروپایی ها به آمریکا ، بین هزار تا 2 هزار زبان در آنجا وجود داشت.

بعدها قبایل نیاز جدیدی را احساس کردند : قلمرو. هدف آنان از داشتن قلمرو استفاده از منابع آن و عدم درگیری با قبایل مجاور بود. این سیاست مدتی بعد به تشکیل مرزبندی های نوین انجامید که خود منشا و سرچشمه ی تمدن و فرهنگ بود.

قبایل همچنان به کوچ نشینی ادامه دادند ؛ زیرا ، از این راه می توانستند از تمامی منابع قلمرو خود بهره مند شوند. برای مهاجرتی موفق این بومیان نیازی به دارایی زیاد نداشتند و وسایل زندگی زیادی در اختیار آنان نبود.

سرنیزه

در داخل قبایل نیز نظم و ترتیب سنتی برقرار بود. مردان باید شکار را سازماندهی می کردند ؛ از قبیله دفاع کرده و وسایل شکار را تدارک می دیدند. در مقابل ، زنان خوشه چینی را بر عهده داشتند ؛ از فرزندان مراقبت می کردند و در هنگام غیبت مردان ، امور قبیله را نظم می بخشیدند.

رئیس قبیله اختیارات محدودی داشت و با توجه به علم و دانشش برای مدتی انتخاب می شد. او در طی دوره ی ریاستش ، تلاش می کرد با سالخوردگان و افراد پیر و باتجربه مشورت کند.

روحانیان نیز افراد مهمی در داخل قبیله به شمار می رفتند. نام آنها ، شَمَن بود. شمن ها با تهیه ی دارو و مواد درمانی ، بیماران را مداوا می کردند. در ضمن ، برای آمرزش روح مردگان و احترام به ارواح مقدس مراسم خاصی را برگزار می کردند.

                 بومیان آمریکای شمالی                                       بومیان آمریکای جنوبی

اعتقادات مذهبی

بومیان آمریکا به نیروهای ماوراء الطبیعه اعتقاد داشتند.بنا به باور آن ها روح حیوانات دارای قدرت فراوانی است که می تواند در بدن انسان حلول کند ؛ به همین دلیل، بومیان نسبت به برخی جانوران علاقه ی زیادی داشتند. در هر ناحیه ای از قاره ی آمریکا ، حیوانات متفاوتی مورد احترام بودند. برای مثال، در آمریکای شمالی: خرس، پلنگ و مار سمی. در آمریکای مرکزی و جنوبی : جاگوار ، تمساح و مار.

آداب و رسوم

قبایل بومی هرچند وقت یکبار دور هم جمع شده و با یکدیگر تبادل افکار می کردند. معمولاً این نشست ها در مواقع حساس و غیرعادی رخ می داد. مراسم با رقص و آواز شروع می شد و سپس با صرف غذا و گفتگو ادامه می یافت.

بازرگانی و جنگ

هنوز به طور کامل مشخص نیست که بومیان آمریکا روابط تجاری باهم داشته اند یا نه. فقط این نکته معلوم است که قبایل برای جلب دوستی یکدیگر به هم هدیه می دادند. ممکن است این هدایا شامل صدف ، کوارتز شفاف یا عقیق سیاه بوده باشد.

گاهی روابط دوستانه میان قبایل از میان می رفت. در این صورت ممکن بود جنگهای خونینی بین دو طرف درگیرد. هدف از این درگیری ها تصاحب دارایی دشمن ، گرفتن اسیر و یا سربریدن افراد خصم بود. گاهی اوقات بر اثر جنگ و ستیز یک گروه یا قبیله به طور کامل نابود می شد و یا اینکه از جایی به سرزمینی دیگر مهاجرت می کرد.

لطفاً دیدگاه های ارزشمند خود را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.

موفق باشید.