چین در زمان حکومت او وضعیت مطلوبی یافت و قدرت نظامی آن به شدت تقویت شد. البته در زمان فرمانروایی امپراتور ژنزونگ برخورد سیاسی و نظامی میان سونگ و دودمان لیائو شدت گرفت که سرانجامی جز تحقیر و شکست برای سونگ به ارمغان نیاورد.

امپراتور ژنزونگ

 

در سال 1004 میلادی ، دولت لیائو با سونگ وارد جنگ شد. ژنزونگ شخصاً فرماندهی قوای سونگ را برعهده گرفت. با وجود چندی موفقیت در ابتدای جنگ ، سونگ شکست خورد و مجبور به امضای پیمان شان‌یوآن شد (1005 میلادی). در این عهدنامه ، دولت سونگ پذیرفت که دودمان لیائو را به عنوان حکومت بالادست و مهتر خود بپذیرد و طی هر سال ، 100,000 اونس نقره و 200,000 توپ ابریشم به نشانه خراج به حکومت لیائو بپردازد. مهم ترین نتیجه این جنگ ، برقراری یک قرن صلح میان لیائو و سونگ بود. از یک سو ، پذیرش جایگاه پایین دست از سوی سونگ باعث تضعیف موقعیت این کشور نزد همسایگانش شد و خراج سالیانه نیز منجر به خالی شدن تدریجی خزانه کشور شد.

امپراتور ژنزونگ کارگاه‌های ساخت ظروف چینی در کشورش به وجود آورد که تا 900 سال بعد یعنی تا زمان سقوط امپراتوری چینگ (آخرین حکومت سلطنتی در کشور چین) به کار مشغول بودند. اقدامات او در زمینه کشاورزی به افزایش محصولات انجامید.

با مرگ امپراتور ژنزونگ در سال 1022 میلادی ، فرزندش با نام امپراتور رنزونگ به قدرت رسید.