او بسیاری از اقدامات نابخردانه امپراتور یانگ را متوقف کرد و جلوی آنها را گرفت. امپراتور گانگ را به عنوان دوک منطقه شی و پسر بزرگش لی جیانچنگ را ولیعهد تعیین کرد. همچنین پسر دومش ، لی شیمین ، را دوک چین و کوچکترین پسرش ، لی یوآن جی ، را دوک چی گرداند. همزمان با این رویداد ، درباریان سوئی در شهر لوئویانگ گرد هم آمدند. آنان نوه امپراتور یانگ ، شاهزاده یوئه ، را به عنوان امپراتور جدید سوئی برگزیدند و با تغییر رژیم در چانگان ، مخالفت ورزیدند.
در کنار اینها ، امپراتور گائوزو با رقیب دیگری نیز مواجه شد. ژوئه جو ، زمینداری ثروتمند ، خود را امپراتور نامید و حتی توانست لشکریان لی شیمین را شکست دهد و خود را به چانگان برساند ؛ اگرچه ، بیماری به وی مجال نداد و او را به کام مرگ فرستاد. با مرگ او ، پسرش ، ژوئه رنگائو رهبری ارتش شورشی را بر عهده گرفت. ژوئه رنگائو فرمانده توانایی بود اما ظلم و ستم او به سربازانش ، موجب کاهش محبوبیت وی گردید. لی شیمین ، پسر دوم گائوزو ، توانست لشکریان شورشی را در نزدیکی شهر امروزی شیانیانگ شکست دهد و رنگائو را وادار به تسلیم نماید.
همزمان ، مدعیان دیگری نیز پدیدار شدند مانند لیو ووژو که توانست به سمت جنوب پیشروی کرده و لشکریان تانگ را نیز مغلوب کند. اما او نیز در تابستان 620 میلادی شکست سختی را از لی شیمین متحمل گردید. مدعی بعدی دو جیانده ، شاهزاده شیا ، بود که او نیز در تابستان سال بعد طی نبرد بزرگ هولائو اسیر سربازان لی شیمین شد. شاهزاده لی شیمین با این فتوحات درخشان ، محبوبیت و شهرت خود را افزایش داد و از طرفی ، حرص و طمع او نیز برای بدست گرفتن قدرت بیشتر شد.
تصویری که در لینک ذیل قابل مشاهده است ، نمایانگر آشوب و هرج و مرج حاکم بر کشور است :
آمیزهای از جنگ و سیاست که به مدت چند سال سرزمین چین را درنوردید ، باعث روی کار آمدن قدرتی تازه به نام امپراتوری تانگ گردید. حتی امپراتور گائوزو نیز چندان از این طوفان در امان نماند. در سال 626 میلادی لی شیمین ، طی اقدامی که بی شباهت به کودتا نبود ، قدرت را به دست گرفت و گائوزو را به شکلی محترمانه وادار به استعفا نمود و خودش به عنوان امپراتور تائیزونگ بر تخت امپراتوری جلوس کرد.
لطفاً دیدگاه های ارزشمند خود را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.
موفق باشید.