فرانسه در اواخر قرن 10 میلادی

جانشینان شارلمانی در فرانسه به تدریج به دلیل جنگ های داخلی و همچنین ، هجوم نورمان ها ضعیف شده و از پا درآمدند. خاندان نیرومند کاپسین به رهبری هوگو کاپه در سال 987 میلادی، قدرت را تصاحب کردند. در این زمان قلمرو دولت فرانسه یک چهارم بلژیک، بخشی از اسپانیا و اکثر ایالت های فرانسه امروزی را شامل می شد اما دامنه قدرت شاه به مراتب کم تر بود.

هوگو کاپه

به دلیل سیستم فئودالیسم در اروپای غربی، کوچکترین وحدتی در فرانسه وجود نداشت و این کشور عملاً برحسب موقعیت جغرافیایی رود لوار، به دو بخش فرانسه (فرانکیا) و آکیتن تقسیم می شد. فرهنگ این دو قسمت با هم متفاوت بودند. اهالی آکیتن متمدن تر و فرهنگ آنان نیز به ایتالیا و روم قدیم نزدیک تر بود؛ در نتیجه، مردمان آکیتن و فرانسه دل خوشی از هم نداشته و معمولاً از یکدیگر دوری می جستند.

ایالت های پادشاهی فرانسه

در زمان به قدرت رسیدن کاپسین ها ، ایالت های مهم فرانسه (ناحیه شمال رود لوآر) عبارت بودند از: فلاندر، پاریس، نورماندی (که از نظر سیاسی و نظامی از دیگر ایالت ها قدرتمند تر بود.) ، بریتانی، آنژو، بلوآ ، شامپانی و بورگنی. آکیتن (ناحیه جنوب رود لوآر) نیز به چهار ایالت تقسیم می شد: گویِن که بعدها پواتیه نامیده شد ، گاسکونی، تولوز و بارسلون که بعدها کاتالونیا نام گرفت. تمامی این ایالات با هم در جنگ و جدال به سر می بردند و تنها وجه مشترک آنان این بود که همگی شاه را به عنوان فرمانروای کل به رسمیت می شناختند.

 

ایالت های فرانسه در 1154 میلادی

املاک سلطنتی

پادشاهان فرانسه املاکی را تحت عنوان املاک سلطنتی در اختیار داشتند. این املاک در واقع زمین هایی بودند که از اجدادشان برای آنان به ارث رسیده بود. املاک سلطنتی کاپسین ها در ابتدای به قدرت رسیدنشان ، بسیار کوچک و حتی از املاک و قلمرو ایالات زیر دست نیز کوچکتر و محدودتر بود و تنها شامل دو شهر پاریس و اورلئان می شد. با گذشت زمان، پادشاهان فرانسه دریافتند که قدرت آنان در وسعت املاک سلطنتی خلاصه می شود؛ در نتیجه، پس از جنگ های بسیار بر ایالات دیگر فایق آمده و املاک سلطنتی را به تدریج گسترش بخشیدند.

گسترش املاک سلطنتی فرانسه (آبی) از 1180 تا 1223

حکومت کاپسین ها در ابتدای کار

از سال 987 تا اوایل قرن 12 میلادی، چهار شاه کاپسین ها به فرمانروایی پرداختند: هوگو کاپه (987-996) ، روبر اول (996-1031) ، هانری اول (1031-1060) و فیلیپ اول (1060-1108). البته در دوره ی حکومت این چهار تن ، واقعه ی مهمی رخ نداد و فقط آشوب و هرج و مرج بر فرانسه چیره شده بود. تنها آرزوی این شاهان نیز توسعه املاک سلطنتی خویش بود.

فئودال های فرانسه

پادشاهان فرانسه در جنگ های بین فئودال ها دخالت نمی کردند و اگر هم مجبور به شرکت در جنگ می شدند ، معمولاً طرف پیروز را می گرفتند. اگرچه ، حتی گاهی اوقات علیه یک فئودال نیرومند وارد جنگ شده و شکست خفت باری نصیبشان می گشت.

فئودال ها گاهی اوقات به فکر لشکرکشی در خارج از فرانسه نیز می افتادند ؛ برای مثال، یکی از فئودال های ایالت بورگنی به اسپانیا رفت و به خدمت شاه کاستیل (یکی از دولت های مسیحی اسپانیا که بر ضد حکومت های مسلمان می جنگید) درآمد. او بعدها در 1094 میلادی شالوده دولت مسیحی دیگری را ریخت که به تاسیس پادشاهی پرتغال در آینده انجامید. لشکرکشی مهم دیگری که در آن زمان رخ داد،تسخیر انگلستان به دست فرمانروای ایالت نورماندی در سال 1066 بود که در مطلب آینده بدان خواهیم پرداخت.

 

لطفاً دیدگاه های ارزشمند خود را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.

موفق باشید.