هر تمدنی زمانی که به اوج قدرت خویش می رسد، زوالش نیز به آرامی آغاز می شود. تمدن یونان نیز از این موضوع مستثنی نبود. در زمانی که یونان به بالاترین نقطه فرهنگی و سیاسی و اجتماعی خود در طول تاریخش رسیده بود ، جنگ پلوپونزی روی داد که ریشه های این تمدن را خشک کرد.
متحدان آتن (نارنجی رنگ) در مقابل متحدان اسپارت (سبز رنگ )
شعله ی بی اعتمادی میان آتن و اسپارت نسبت به هم ، زبانه کشید و بعدها تمام دنیای یونانی را در کام خود فرو برد. این جنگ را پلوپونزی می نامند؛ زیرا ، اسپارت و بسیاری از متحدانش در شبه جزیره پلوپونزیا قرار داشتند. عامل مستقیم شروع جنگ داخلی میان دموکرات ها و الیگارش ها در کورسیا یکی از مهاجرنشینان کورنت ، متحد اسپارت ، بود.(435 ق.م.) الیگارش ها از کورنت کمک خواستند ولی سپاه کورنت در مقابله با دموکرات ها شکست خورد و هنگامی که تصمیم به اعزام نیروی بیشتری گرفت ، آتن به درخواست دموکرات ها ارتشی را به کورسیا فرستاد که توانست نیروهای کورنت را برای دومین بار شکست دهد.
کورنت به اسپارت روی آورد ولی اسپارتی ها هنوز هم برای ورود به جنگ مردد بودند.پریکلس نقشه ای کشید که هدف از آن نمایش قدرت آتن بود تا اسپارت و متحدانش درباره ی جنگ بیشتر فکر کنند. آتنی ها دولت-شهر مگارا ، یکی از مهم ترین متحدان اسپارت، را تحریم اقتصادی کردند. به طوری که پس از چند ماه ساکنان این شهر در آستانه گرسنگی قرار گرفتند. اسپارت این اقدام را توهین به خود تلقی کرد و در 431 ق.م. به آتن اعلان جنگ داد.
دیوارهای طولانی آتن به مردم شهر این امکان را می داد که در پشت آنها ، پناه گرفته و در عوض از طرف ناوگان خود برای تهیه غذا پشتیبانی شوند.
در تابستان همان سال سی هزار سربازِ اسپارت و متحدانش ، به حومه ی آتن حمله کرده و مزارع و خانه ها را به آتش کشیدند. اما آتنی ها با استفاده از دیوارهای طولانی و ناوگان نیرومند خویش بر محاصره فایق آمده و اسپارتی ها را مجبور کردند که در زمستان به شهرشان برگردند.
بهار سال 430 ق.م. اسپارتی ها دوباره به آتن حمله کردند. پریکلس دستور اجرای نقشه ی قبلی را داد.اما این بار حادثه ی غیر منتظره ای اتفاق افتاد. یک کشتی حامل طاعون که از مصر رسیده بود، این بیماری هولناک را به زودی در کل شهر پخش کرد. در ظرف چند ماه ، 20% جمعیت آتن بر اثر طاعون جان سپردند. پریکلس نیز در میان تلفات بود.
با مرگ پریکلس،دو جناح سیاسی در آتن با هم درگیر شدند.یکی از این جناح ها به رهبری فردی به نام کلئون طرفدار ادامه جنگ تا پیروزی آتن بود ولی جناح دیگر به ریاست نیکیاس از صلح پشتیبانی می کرد.گرچه مجلس تا چند سال از سیاست های کلئون طرفداری کرد.
هر سال حمله ی اسپارتی ها به آتن ادامه می یافت و در مقابل آتنی ها نیز به وسیله ی ناوگان خود شهرهای ساحلی دشمن را مورد حمله قرار می دادند.نبردهای بی پایان تا 422 ق.م. ادامه یافت و در این زمان بود که کلئون در جنگ کشته شد و نیکیاس بر مجلس آتن مسلط شد. در 421 ق.م. میان آتن و اسپارت صلح برقرار شد.
اما این پیمان صلح به دلیل مخالفت تب و کورنت ، متحدان اسپارت ، عملاً اجرا نشد. در آتن نیز فردی به نام آلکیبیاد به قدرت رسید. او شخصی باهوش و دارای نفوذ کلام بود ولی برای افزایش شهرت و اعتبارش از هیچ عمل ناپسندی دریغ نمی کرد.
آلکیبیاد
در سال 415 ق.م. آلکیبیاد نقشه ای کشید که هدف از آن ، حمله به سیراکوز در سیسیل بود. او معتقد بود که یورش به سیراکوز و فتح آن ، منابع لازم را برای نابودی اسپارت در اختیار آتن قرار می دهد.
با وجود مخالفت برخی از آتنی ها از جمله نیکیاس ، این نقشه پذیرفته شد و ناوگانی عظیم مرکب از یکصد و چهل کشتی به فرماندهی مشترک آلکیبیاد و نیکیاس به سمت سیراکوز به راه افتادند. پس از آغاز لشکرکشی ، برخی از دشمنان آلکیبیاد در آتن وی را به خراب کردن تندیس های مذهبی متهم کرده و او را برای محاکمه فرا خواندند. آلکیبیاد گریخت و به اسپارت پناه برد. او در آنجا تمام اسرار نظامی آتن را برای اسپارتی ها بیان کرد.
نیکیاس توانست لنگرگاه سیراکوز را محاصره کند اما در حمله ی اصلی کُند عمل کرد.هم زمان آلکیبیاد خائن اسپارتی ها را قانع کرد که حمله به سیراکوز، به آتن ضربه ی سختی وارد می کند. ناوگان اسپارت و سیراکوز در ساحل سیسیل از کندی آتنی ها استفاده کرده و آنان را محاصره کردند. در پاییز 413 ق.م. بزرگترین شکست نظامی تاریخ آتن رخ داد. آتنی ها توسط دشمنانشان محاصره و قتل عام شدند. پس از این شکست ، نیکیاس و فرماندهان آتنی اعدام شدند. باقیِ ارتش آتن سالهای طولانی در معادن سنگ سیسیل به بردگی گرفته شدند.
نبرد دریایی سیراکوز در ۴۱۳ ق.م.
با وجود این شکست دهشتناک،آتنی ها ناوگان جدیدی ساخته و جنگ را ادامه دادند.گرچه جنگ به نفع آنان پیش نرفت. هنگامی که متحدان آتن شروع به ترک اتحاد دلوسی کردند ، این پولیس ورشکست شد. ضمناً اسپارتی ها ، به توصیه آلکیبیاد ، دژها و دیوارهای عظیمی در حومه آتن بنا کردند که باعث شد آتن همواره در محاصره باشد.
البته هنوز تفوق دریایی آتن مانع از شکست کاملش شده بود. در سال 412 ق.م. اسپارت با دشمن قدیمی اش ، ایران ، متحد شد. امپراتوری هخامنشی با تامین پول برای اسپارت ، به ساخت ناوگان دریایی برای آنها کمک کرد.
بدشانسی دیگر آتن،قطع ارتباط آن با مهاجرنشین های دریای سیاه بود که برایش غلات و خوراک تهیه می کردند.(405 ق.م.) این شکست بزرگ ، آتنی ها را با گرسنگی مواجه کرد. سرانجام در 404 ق.م. آتن تسلیم شد. اسپارتی ها دیوارهای طویلِ آتن را خراب کردند ، دموکراسی آن را از میان بردند و به عمر شکوهمند امپراتوری آتن خاتمه دادند.
لطفاً دیدگاه های ارزشمند خود را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.
موفق باشید.