کمی پیش از حملات اسکندر مقدونی ، نانداها که خاندانی از حکام ماگادها بودند، ارتش و سازمان اداری مستحکمی به وجود آورده بودند. طبق نظر برخی از کارشناسان ، نخستین و قدرتمند ترین شاه این دودمان یعنی مَهاپادما در سال 380 ق.م. به سلطنت رسید.
در پایان حملات بیگانگان به هند ، این سرزمین وارد دوره ی امپراتوری سازی شد و به دنبال سیطره ی حکام نیرومند بر آن ، شکوفا شد. نخستین امپراتوری هند در این دوره ماوریا بود که وسعت قلمرو آن شایان توجه است. پس از این امپراتوری تا امروزه هیچ پادشاه یا سلسله ای قادر نبوده که اقتدار این دودمان را تکرار کند.
امپراتوری ناندا در اوج قدرت
وی از طبقه اجتماعی سودره بود و به همین دلیل ، مورد حقارت شاهزادگان و راجه های دیگر قرار گرفت. در نتیجه ، با آنان مقابله کرد و تمامی دولت های مخالفش را نابود کرد. تا زمان مرگش ، امپراتوری بزرگی تشکیل داده بود که هند شمالی را از خلیج بنگال تا رود سند در بر می گرفت. همچنین وی ارتشی عظیم را ایجاد کرد که حتی سربازان اسکندر نیز از نبرد با آن اکراه داشتند. سپاه نیرومند وی را می توانیم طبق معیارهای آن زمان ، صدها هزار نفر در نظر بگیریم.
با این حال ، قدرت کشورداری نانداها چندان خوب نبود. فساد دامنگیر اداری به همراه نارضایتی عمومی سبب شورش فردی به نام چاندراگوپتا در 320 ق.م. شد. وی پس از به قدرت رسیدن ، با کوتیلیا که دوستش و فردی متفکر بود کشور را به بهترین نحو اداره کرد.
چاندراگوپتا با کمک ارتش عظیمی که از ناندا به وی رسیده بود ، جنگهای خونینی را آغاز کرد. حاصل این جنگها تسلط بر کلیه نواحی هند شمالی بود. سرانجام در 301 ق.م. چاندراگوپتا از تاج و تخت خویش چشم پوشید و بقیه عمرش را به عبادت گذراند.
سکه های دوره ماوریا
پس از استعفای وی ، پسرش ، بیندوساره قدرت را بدست گرفت و با گسترش امپراتوری ماوریا ، بر عظمت و شوکت آن افزود. با مرگ وی ، میان چند پسرش برای تصاحب تاج و تخت جنگ در گرفت.در نیمه اول دهه 260 ق.م. آشوکا بر دیگران پیروز شد. کسی که تبدیل به بزرگترین فرمانروای امپراتوری ماوریا شد.
امپراتوری جوان برای تسخیر پادشاهی کالینگا لشکرکشی بزرگی را آغاز کرد.(260 ق.م.) تهاجم گسترده ی وی ، ساکنان این پادشاهی را از پای درآورد. حمام خون عظیمی به راه افتاد که گفته می شود در آن صد هزار نفر کشته شدند. این قتل عام آشوکا را به اولین فرمانروای مسلط بر کل هند تبدیل کرد اما تاثیری به سزا در روحیه ی وی گذاشت.
امپراتوری ماوریا در زمان آشوکا
او در مقابل رعایای خویش از کارش اظهار پشیمانی کرد و دستور داد تا این موضوع را بر ستونها و صخره های سرتاسر امپراتوری اش حک کنند.وی به دنبال این ماجرا به آیین بودا پیوست. سپس فرمان های انسان دوستانه را در تمام کشورش به اجرا گذاشت. کشتن حیوانات را ممنوع کرد و با فرستادن مبلغان مذهبی به سرزمین های مجاور ، اقدام به ترویج آیین بودایی نمود. آشوکا با ایجاد زندگی مرفه برای مردمش ، محبوبیت خود را نزد آنها بیشتر کرد. سرانجام این امپراتور بزرگ در سال 232 ق.م. درگذشت.
جانشینان آشوکا نتوانستند اقدامات او را به خوبی اجرا کنند. 7 پادشاه پس از وی با بی لیاقتی خود زمینه ی سقوط امپراتوری ماوریا را فراهم کردند. تجزیه امپراتوری به ایالت های کوچک باعث از بین رفتن یکپارچگی کشور گشت. سرانجام در سال 184 ق.م. شورش یکی از فرماندهان سپاه علیه بریهادراتا ، آخرین فرمانروای ماوریا ، به عمر این حکومت خاتمه داد.
سرستون آشوکا در هند که در زیر آن فرمان های آشوکا حک شده است.
تاثیرات امپراتوری ماوریا بر تمدن هند ، تا امروز هم احساس می شود. سرستون چهارشیر مربوط به دوره آشوکا به عنوان نماد کشور مدرن هندوستان برگزیده شد. جاده ای که در پهنه ی شمالی هند در زمان ماوریا ساخته شد ، امروزه هم مورد استفاده است. همچنین آیین بودا در زمان این حکومت رشد زیادی یافت و مبلغان بودایی ، این آیین را در کل آسیای شرقی گسترش دادند.
لطفاً دیدگاه های ارزشمند خود را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.
موفق باشید.